جوان آنلاین: مرد افغانی که با همدستی زن مورد علاقهاش، شوهرش را به قتل رسانده بودند به زودی در دادگاه کیفری استان محاکمه میشوند.
صبح روز ۲۸ اسفندماه ۱۴۰۲، قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از قتل مرد جوانی باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی داخل خانه مسکونی در یکی از خیابانهای جنوب تهران با جسد مرد افغانستانی روبهرو شدند که با اصابت ضربات جسم سختی به سرش به قتل رسیده بود.
بررسیها نشان داد ساعتی قبل از حادثه همسر مقتول با اداره پلیس تماس میگیرد و ادعا میکند شوهرش در درگیری با دو سارق به قتل رسیده است.
مردان سیاهپوش
گلاندام همسر مقتول در ادعایی گفت: «نزدیک صبح بود که با صدای ضربه زدن به در خانه از خواب بیدار شدم. وقتی در را باز کردم دو مرد نقابدار که لباس سیاه به تن داشتند به زور وارد خانه شدند. یکی از آنها به اتاق خواب رفت و بالای سر فرزندانم ایستاد و تهدید کرد اگر حرکتی کنم بچههایم را میکشد و من هم از ترس سکوت کردم. در حالی که از ترس دست و پایم میلرزید، گوشهای نشستم. دو نفر دیگر از مردان سیاهپوش به طبقه بالا که شوهرم خواب بود، رفتند و بعد از چند دقیقه به طبقه پایین آمدند و به سرعت فرار کردند. وقتی به طبقه بالا رفتم با جسد خونین شوهرم روبهرو شدم و احتمال میدهم که آنها با شوهرم اختلاف داشتند.»
ادعای دروغین
مأموران پلیس در بررسی محل حادثه، چکش و دستکش خونی را پیدا کردند که نشان میداد مقتول با ضربات همان چکش به قتل رسیده است، اما نکته عجیب ماجرا این بود که دستکشهای خونی سایز زنانه بود. همچنین مأموران در بازرسی از محل حادثه متوجه شدند مقتول در خانهاش ۶۰ میلیون تومان نگهداری میکرده، اما عاملان قتل پولهای او را سرقت نکرده بودند. از طرفی در تحقیقات از همسایهها مشخص شد مقتول و همسرش اختلاف داشتند و بارها صدای درگیری آنها از خانهشان شنیده شده است. دلایل و مدارک همگی حکایت از آن داشت که گلاندام در قتل همسرش دست داشته است، اما وی جرم خود را انکار میکرد تا اینکه مأموران در بررسیهای فنی فهمیدند او با مرد جوانی به نام منصور ارتباط مخفیانه دارد. بررسی تلفن و پیامهای رد و بدل شده او با منصور نشان میداد آنها چند ماه قبل از حادثه با هم ارتباط دوستی برقرار کردهاند.
راز قتل
بدین ترتیب منصور و گلاندام به عنوان مظنون به قتل بازداشت و به اداره پلیس منتقل شدند. دو متهم در بازجوییهای ابتدایی با تناقضگویی قصد فریب مأموران را داشتند، اما در نهایت منصور وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به قتل مرد جوان با همدستی گلاندام اعتراف کرد.
وی گفت: «کارگاه تولیدی دستکش دارم و گلاندام هم همراه تعدادی از همولایتیهایم در کارگاه من مشغول به کار بود. در این مدت او همیشه با من درددل میکرد و از رفتارهای بد شوهرش گلایه داشت. از آنجایی که همولایتی بودیم به صحبتهایش توجه میکردم تا اینکه پیشنهاد دوستی داد و بعد هم از من خواست نقشه قتل شوهرش را طراحی و اجرا کنم. من فریب خوردم و نقشه قتل را طراحی کردم، اما بار اول او از خواب بیدار شد و نقشه ما ناکام ماند و من فرار کردم و او هم فکر کرد من برای سرقت به خانهاش رفتهام که با دیدن او فرار کردم. پس از مدتی گلاندام دوباره از من خواست همسرش را به قتل برسانم و هر روز هم اصرار میکرد تا اینکه دوباره نقشه قتل را طراحی کردیم. بار دوم گلاندام نیمههای شب در خانه را باز کرد و من وارد شدم و به سراغ شوهرش که در طبقه دوم خواب بود، رفتم و با ضربات چکش او را به قتل رساندم. گلاندام هم که دستکش دستش بود به من کمک کرد جسد را جابهجا کنیم، پس از آن هم من فرار کردم. همسر مقتول با نقشه ساختگی حادثه را به پلیس خبر داد و تصور نمیکرد مأموران دست او را بخوانند. پس از حادثه مدتی به افغانستان فرار کردم تا اینکه احتمال دادم دیگر آبها از آسیاب افتاده و به ایران برگشتم که بازداشت شدم.»
دو متهم پس از اعتراف و بازسازی صحنه جرم راهی زندان شدند. پس از تحقیقات تکمیلی، کیفرخواست دو متهم از سوی بازپرس جنایی صادر شد و متهمان به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشوند.